دیشب به فائزه (یکی از دوستای جوجو که سیرجانه) اس دادم.. قبلا فک میکردم میشه راجع به جوجو باهاش درد و دل کنم ولی از دیشب دیگه نظرم عوض شده..
گفتم (اس): چند روزه از گلی خبر ندارم و باهاش حرف نزدم خواستم با تو حرف بزنم فائزه جان ممکنه!!
فرمودند (اس): نخیر.. لازم نیست.. با ؟؟؟؟ بودن لیاقت میخواد که لابد نداشتی که باهات حرف نمیزنه..
عرض کردم (اس): در این که جوجو شایسته اس شکی ندارم و از نظر من یه فرشته اس ، ضمناً شما نمیخواد قضاوت کنید.. منو جوجی که به همدیگه حرفی نزدیم.. و از همدیگه ناراحت نیستیم.. فقط نمیخوام مزاحم درساش بشم و کمتر بهش زنگ میزنم (واسه همین میام و اینجا مینویسم هااا) البته دلیل دیگه اش اینه که چون فرار نیست به هم برسیم نمیخوام وابستگی براش پیش بیاد از این بیشتر.. {آخه خدا میدونه وابستگی هم تلخه هم شیرین!!}
و دست آخر گفتم اگه ممکنه با یه خداحافظی خوشحالمون کن که داشت خیلی اراجیف میگفت..
fozolim gol kard
chera gharar nis be ham beresiinnn ?????????
bebakhshidaaa
جدا اینجوری باهات برخورد کرد؟! آخه چرااااا؟؟؟؟؟؟ :|